نگارش نهم -

درس 5 نگارش نهم

Ali Naruie

نگارش نهم. درس 5 نگارش نهم

یه داستان طنز میخام با این کلمات لطفا کمکم کنید کلمات دیگه هم باشه اشکال نداره فقط اینا توش بکار برع

جواب ها

...Nazgol ...

نگارش نهم

اگه میشه تایپ کن کلمه‌ها رو

جواب معرکه

sa he

نگارش نهم

بتاج:)) مردی بود اهل شهر کوچک و نیکوکار، با شوخی و مزاح خوشکلی که داشت، تا زندگی رو خوش و پرمشقت میکرد، دم بریده بود ولی سرش تا به هم آشکار. یک روز پنجه سر به سبیل کلفتش زد در شهر حماقت و جلو پر ش جد. سفرهای عجیبی به دنیاها کرد، تا نامش به اطراف جهان رسید. یک سناریو سونامی رقم خورد بلافاصله همه جا به هم ریخت و آشفته شدند. مرد کلفت با خنده ای آرام و روشن، اعلام کرد به باغ سبزها بروید. سبیل کلفت کمر خود را بست و چرخید، کلنجار میزد هر پاس خیابان. منظم و قدم بازی کرد هر جا که رفت، از تماشاکنندگان همیشه دور بود، پنهان. مرد کلفت به شهری رسید از دیگر واقعه ها، همینطور بین مردم با لبخندی دلنشین. با شوخ طبعی که داشت، همه را به خنده انداخت، معرکه ای بود که ناگهان رخ داده بود از چینش. این بود داستان مردی دم بریده و کلفت، که سونامی درونش را برانگیخته بود. خلاقیت و شوخی او را پرقدرت کرده بود، و طنز و شادابی را به دنیاها میسپرد. حتما تمساح از قایق به ترس می‌افتد، همه به امنیت مثل یک کوه قوی به ایستادن بسپرد، ولی این مرد دمی به سبیل خفه کرده بود، و با کلنجاری معرکه، همه را پشت سر گذاشت. به امید روزهایی پر طنز و خنده دار، که همه با کلنجارهای معرکه، شاد باشند. و هیچ سونامی نتواند در ناپدیدی تماشاگران، شالوده ی شادابی و طنز ایجاد کرده باشند.

سوالات مشابه